رقابت به شیوه کله پا کردن
الهم عجل لولیک الفرج
1. کله پا کردن یا همون زیر اب زدن این جور که من توی این مدت کار کردنم فهمیدم و حتی خودم هم یکی دوبار به خاطرش کارم رو از دست دادم.
چون زیراب خودم هم خورد . داره به یکی از اصول حفظ کردن شغلی تبدیل می شه.
2. از سه حالت می شه بررسی کرد.
3. حالت اول : اینکه تو زیر اب طرف مقابلت رو زده باشی یا به اصطلاح کله پاش کرده باشی .
4. حالت دوم : تو هیچ کاری نکردی و همه چیز تقصیر طرف مقابل بوده .
5. حالت سوم : اینکه در یه سری اصول کاملا جوانمردانه با هم سر یه رقابت کاری جنگیدین و تو پیروز شدی.
6. می تونه که هر سه اینها هم باشه. چون هم با هم جنگیدیم و هم زیر اب همی دیگه رو زدیم . اما اینکه کار خوبی بوده یا نه . یا اینکه نتیجه اش به من هم بر می گرده یا نه خدا می مونه. و همین طور اینکه اصلا من این رقابت رو بردم یا باختم. اینها چیزایی هست که ذهن ادم رو درگیر می کنه.
7.داستان هم از این جا شروع می شه که حدود دوماه پیش یه گروه از تهران امدن برای انجام ادامه کار . خب توی این دوماه من با سر پرست این گروه دچار یه سری رقابت ها و درگیریهای کاری و شخصی شده بودم. طرف مقابل من یکم عصبی بود . و یه مقدار هم بدون سیاست . اشتباهش هم اینجا بود با من که ازش کوچکتر بودم در گیر شده بود. من در تمام این مدت فقط اروم بودم. فقط صبر کردم. البته خب بنا به وظایف تعریفیم گزارش دادن هم بود . که خب کارهای همه رو گزارش می کنم. والبته که این گزارش ها هم بی تاثیر در این رقابت ها نبود.
8.سوال اخر هم اینه که من در رقابت پیروز شدم. یا زیر اب زدم و طرف مقابلم رو کله پا کردم.